کاشان، کارآفرینی هنر و بازار نقاشی معاصر ایران
ششجوانی در این نشست علاوه بر بازار نقاشی معاصر، درباره توسعه کاشان از طریق فرهنگ صحبت کرد و نظریات اقتصاددانی به نام فیلیپس را درباره توسعه اقتصادی و کارآفرینی هنر توصیح داد. فلیپس چهار درس کلیدی برای موفقیت شهرها در کارآفرینی فرهنگی ارایه می کند که ششجوانی با استفاده از این ۴ عنصر تلاش کرد امکان توسعه اقتصادی شهر کاشان را از طریق فرهنگ و هنر بررسی کند
اول، هنرمندان بیشتر به آن چه خلق میکنند میاندیشند تا این که چه بهایی برای آن پرداخت میکنند، با این همه، باید درآمدی کافی داشته باشند تا بتوانند خود را تمامْ وقت صرفِ کوششهای هنری کنند. اگر هنرمندان مجبور به کار در مشاغلِ دیگر باشند، به همان نسبت مشارکتشان در اقتصادِ شهر کم میشود و در عوض هنرمندانی کمدرآمد و ناخرسند خواهیم داشت که منافعِ تعداد اندکی فرصتطلبِ بیهنر را برآورده خواهند کرد.
دوم، برای داشتنِ سیاستی موفق، بایستی میان نقشِ دولت – خواه محلی باشد خواه منطقهای یا ملی- و بخشِ خصوصی تعادلی برقرار نمود. همهی اقشار جامعه باید مشارکت داشته باشند و از آن سیاست حمایت کنند. نه این که تصور شود تنها سیاستگذاران و فعالانِ هنری عناصرِ کلیدی موفقیت در اجرای آن هستند.
سوم، مکان، امر مهمی است و تاریخ شهر میتواند سکوی پرشی باشد برای تحولی بنیادین در اقتصاد و فرهنگ. شهرهای صنعتیِ مهمی مثل منچستر در انگلیس و دیترویت در ایالات متحد، حیات دوبارهشان را از راهِ کارآفرینی موسیقی به دست آوردهاند. مردم باید به دنبال چیزی باشند که در شهرشان یکه بوده است، چیزی که با آن بتوان کارآفرینانِ هنر را برای شکوفایی اقتصادی برانگیخت.
چهارم، اگر چه نمیتوان همگان را آموزش داد تا موسیقیدان، نقاش یا نویسندهی بزرگی شوند، آموزش و تربیت نقش بسیار مهمی در موفقیت از طریق هنر دارند. مؤسسات آموزشیِ دانشگاهی و مدارس فنی، بسترهای بیبدیلی هستند که به ایجادِ کارآفرینان هنری کمک خواهند کرد.